عادت و عاشق با سار
1- کف دست دختر که با لبه یک لیوان حسابی پاره شده با نهایت ظرافت دارم می دوزم..با ظریف ترین نخ و دقیق ترین بخیه ای که می شه زد : به هر حال دختره . بهتره جاش نمونه! یکهو پسر همراهش بعد این که کار های پذیرش ش رو انجام داده می یاد تو می ایسته یک گوشه . می زنه زیر گریه... بعد چند دقیقه که گریه هاش تموم میشه می پرسه : دکتر نفیس اوضاع خوبه؟. تعجب می کنم که با نداشتن لیبل من را می شناسد. دقیق تر که نگاه می کنم می بینم یکی از فارغ التحصیل های خودمان است . با خوشحالی می گم : سلام دکتر امیر.کجا طرح هستید ؟ با آرامش می گه : سلام.سمنان و دوباره می زنه زیر گریه.. سوچورم که تموم میشه : آقای دکتر ، مشکلی پیش اومده؟ دستمال تعارف می کنم.. می گه: نگرانشم. دست خودم نیست. می گم :شما که بهتر می دونید، یک پارگی پوسته ساده س. با اینکه کف دسته گفتند با نخ نایلون سه صفر بدوزم که جاش نمونه. قراره آتل هم بگیریم.شاید حتی جاش هم نمونه..می گه:دست خودم نیست دیگه .درد که می کشه انگار قفسه سینه م می خواد پاره بشه...
به قول مژگان بانو: عاشق که شدی در هیجانی ، نگرانی...
2- گرافی ی که در پست پیش راجع به ش نوشتم را استاد نداد عکس از روش بگیرم! می خواهد ریپورتش کند! یک گرافی شکم بود که با زاویه گرفته شده بود (احتمالا اشتباه تکنیکی) و قفسه سینه را هم نشان می داد! به جز نمای عجیب غریب که سنگ های صفراوی را ندول ریوی سمت راست نشان می داد . در ریه چپ هم یک کدورت با حدود نامشخص نزدیک قلب دیده میشد(بیمار سابقه پنومونی داشت) که نزدیک آن و تقریبا پشت قلب یک سطح مایع - هوا دیده می شد که ذرات ریز بسیار اپاک شبیه فلز در لابلای آن دیده می شد.. خب دوستان پزشک من کمی فکر کنید...
تشخیص یک هرنی پاراازوفاژیال بود که ذرات فلزی را توجیه نمی کرد. بعدا معلوم شده بود که این استاد الکترونیک عادت دارد هنگام درست کردن الکترود سر سیم ها را گاز می زند! ( من از نحوه ساخت الکترود سر در نمیارم. این توضیح استاد جان است!)و چون معده انسداد نسبی دارد آن بالا تجمع پیدا کرده .. دیدی چه قدر جالب بود؟!؟!
3- امروز توی بلوار کشاورز یک سار دیدم که داشت با لباس خالخالی اش آواز می خواند..این دومین شعریه که من توی زندگیم نوشته م. 7 سالگی و در وصف دیدن اولین بار پرنده سار:
سار چیست ؟ یک پرنده است / یک پرنده خوش یمن است
صبح چیست ؟ یک پرنده شادی/ که باز آمد به این وادی
ده چیست؟ یک پرنده بیتا/ که همره خود آورد صفا
سعی چیست؟ یک پرنده ماده/ که وفا برد سوی لانه
پس پرنده چیست؟ یکی از نقش های قالی/ که نشان دهد مهر آسمانی
پی نوشت: می دونم شعر اشکال زیاد دارد اما دلم نیامده این سال ها دست ببرم توی شعر و بهترش کنم. هر چه ندارد اصالت کودکی که دارد!
پی پی نوشت: یک دختر هفت ساله را در حال گفتن همچنین شعری تصور نمایید!